کارشناسی ارشد علوم تربیتی گرایش تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش
آزاد گذاشتن شاگرد در بهره‌گیری از ابزارها و امکانات مدرسه برای او کافی نیست. بلکه باید در قالب برنامه‌ها و اهداف مدرسه عمل نمائید تا شایستگی ارتقاء به کلاس بالاتر را به دست آورد و از پس امتحانات و … به عبارتی در اصل سندیت عبور از مراحل مختلف، ارزشیابی، امتحان و… اگر این اصل را بخواهیم در مدارس امروز تعمیم دهیم باید بگویم که در مدارس باید شرایطی به‌وجود آید که کودکان با استفاده از ابزارهای مختلف آموزشی ـ امکانات مدرسه، کامپیوتر و … دانشگاه هایمان نه با صنایع ارتباط دارند، نه با فرهنگمان ارتباط دارند، نه با اعتقاداتمان ارتباط دارند. من افتخار می کنم که معلم بوده ام و قسمت بیشتر عمرم را در دانشگاه طی کرده ام.
- گرایش فلسفی یک گرایش یا دید فکری است که در کوشش ذهنی شخص برای تحلیل و راه‌جویی دربارۀ مسائل گوناگون زندگی، که غالباً غیرتجربی هستند، ظاهر می‌شود.
- برخي معتقدند که مباني فلسفي، از ساير مباني علمي مهمتر مي باشند، زيرا اهداف، فقط در فلسفه تعليم و تربيت مورد بررسي قرار مي گيرند و تعليم و تربيت بدون غايت ، ممکن نيست .
- فعالیت های انسان در این دنیا تعیین کننده ی وضعیت او در آخرت است.
- فلسفه تربيت صرفاً مجموعه اي از حقايق و انديشه هاي فلسفي که در عمل تربيت کاربرد
دارند نيست. - فلسفه تربیتی از چنان جایگاه ویژه ای برخوردار است که می توان گفت هر تصمیم گیری از جانب آموزگاران در عرصه آموزش و پرورش، متاثر از فلسفه تربیتی است.
آموزش هاي غير رسمي، سعي دارند ، کار آموزي و مهارت هاي عملي را در افراد ايجاد نمايند . تفاوت محيط پيش دبستاني و دبستان نيز ، به همين صورت است. محيط پيش دبستاني ، بايد شبيه به خانه باشد ، مربي کودک را در آغوش بگيرد و به او محبت بورزد ، اما در دبستان ، کلاسهايي با ساختار منظم وجود دارد، زيرا فعاليتهاي مدرسه بايد با نظم و انضباط انجام شوند . اصول و فلسفه آموزش و پرورش یا همان فلسفه تعلیم و تربیت، یک علم میان رشته‌ای است که به بررسی رابطه آموزش و پرورش و فلسفه ، ماهیت ، اهداف و ابزارهای آن می پردازد.
کتاب زندگی و آثار رافائل-ن. دانورز-پرویز بابایی/نگاه
نمونه گیری کیفی پژوهش با روش غیر احتمالی هدفمند و کمی با روش تصادفی خوشه … علم به هیچ وجه به دو نیمه ی مذهبی و غیرمذهبی قابل تفکیک نیست. هم علم فرض عینی و هم علم فرض کفایی در پی تقویت ایمان هستند؛ اولی از طریق مطالعه ی دقیق فرمایشات پروردگار در قرآن کریم و دیگری از طریق مطالعه ی دقیق و منظم عالم انسان و طبیعت. علم جزء لاینفک عمل، معنویت و اصول اخلاقی است.[5] ماهیت علم که فراهم سازنده ی محتوای آموزش است، عمده ترین دغدغه ی دوره های تحصیلی و مطالب درسی محسوب می شود و این دیدگاه ها نسبت به آدمی و علم، تأثیر شگرفی بر آموزش اسلامی دارد.
پژوهشکده
یکی از نقش های آموزش و پرورش ، ایجاد تحول و دگرگونی در زمینه های اجتماعی ، اقتصادی و به تبع آن تحول در تکنیک است . انسان در جهت رفع نیازهای اقتصادی ، اجتماعی و برای رسید به هدف یعنی برآوردن نیازهای خود به کمک به فکر و اندیشه و به وسیله ابزارها و تکنیک هایی که بوجود می آورد ، طبیعت را تسخیر و کالا و محصول ناشی از این روند را تولید می کند . اما موقعی انسان به این ابزارها و نتایج آن دست می یابد که علم را در اختیار داشته باشد و گسترش علم و تکنیک ممکن نیست مگر با اعمال آموزش سازمان یافته ، زیرا جایگاه علم در مدرسه و دانشگاه است .
این بررسی سطحی به همراه دیگر بررسی ها نشان می دهد که دوره های تحصیلی و مطالب درسی ملل مسلمان غیرمذهبی شده اند. به طور واضح می توان گفت که اهداف آموزشی توسط فلسفه ی آموزش خود ما غربال نشده، بلکه توسط فلسفه ی آموزشی غربی سکولار و آزادی گرا گزینش می گردند. سلسله مراتب میان علوم، به خصوص رجحان علوم واجب عینی بر علوم واجب کفایی از میان رفته است. برنامه های آموزشی ما با اهداف آموزشی ما، به خصوص از نظر پرورش معنوی و اخلاقی، هم خوانی ندارند. در نتیجه به جای آن که ایمان و رفتار اسلامی نسل جوان از طریق آموزش تقویت یابد، خلاف آن صورت می پذیرد.